برخی کتابهای مناسب  برای شرکت در آزمون کارشناسی ارشد معماری

تاریخ معماری و مبانی نظری :

‏ 1-تاریخ شهر    بنه ولو‏

‏‏2-زیبایی شناسی در معماری    یورگ گروتر     ترجمه:دکتر پاکزاد  دانشگاه شهید بهشتی

‏3-تاریخ معماری مدرن     سیروس باور

‏4- ‏شیوه های معماری ایرانی(سبک شناسی)      استاد پیرنیا

‏5-آشنایی با معماری اسلامی   استاد پیرنیا

‏6-تاریخ معماری و شهرسازی ایران        سمینارهای بم

‏7-فضا زمان معماری  زیگفرید گیدئین  ترجمه دکتر مزینی ‏

‏8-معماری فرم فضا نظم    فرانسیس دی چینگ

9-مبادی سواد بصری       

‏10-معماری اسلامی        هیلن براند‏

‏11-تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی       دکتر یوسف کیانی‏

12-آشنایی با معماری جهان        محمدابراهیم زارعی

‏13-مجموعه کتابهای حسین سلطانزاده

‏14-هنر در گذر زمان           هلن گاردنر

‏15- مبانی معماری معاصر غرب         دکتروحید قبادیان‏

‏16-آفرینش نظریه های معماری          عینی فر

‏17-بعد پنهان       ادوارد لی هال          ترجمه دکتر طبیبیان

‏18-از زمان و معماری       دکتر منوچهر مزینی 

دروس فنی ساختمان:

1-درک رفتار سازه ها      ترجمه دکتر گلابچی

‏2-مصالح ساختمانی          سیاوش کباری

‏3-سازه در معماری          دکتر گلابچی‏

‏4- سیستمهای ساختمانی آینده    دکتر گلابچی

5- استاتیک کاربردی    دکتر گلابچی

6- مقاومت مصالح کاربردی    دکتر گلابچی

7- معمار+ مهندس= ساختار                 دکتر گلابچی

‏8- اجزاء ساختمانی                جلیل شاهی‏

9-سیستم های ساختمانی ، هنریش انگل ، جهاد دانشگاهی

10-سیستم های سازه ، هینو انگل ، نشر کارنگ

11-سازه های ساختمانهای بلند ، ولفگانگ شوستر، کتابفروشی دهخدا

‏12-نشریه 99 سازمان مدیریت و برنامه ریزی(برنامه و بودجه)‏

‏13-مشخصات فنی عمومی کارهای ساختمانی(نشریه 55 سازمان مدیریت)‏

‏14-آئین نامه طرح ساختمانها در برابر زلزله(2800)    وزارت مسکن

‏15-آئین نامه های طراحی برای معلولین  

‏‏16-مقررات ملی ساختمانی ایران‏، مباحث  3 ،5،7،8،9،10 ،14 ،16،19، 18،

17-مصالح شناسی   سیاوش کباری، هنرستان، سام فروتنی،

18-مبانی آکوستیک در ساختمان ، پروین نصیری

19-آکوستیک در معماری   ، دکتر غلامعلی لیاقتی

20-تاسیسات ساختمان ، سلطاندوست

21-طراحی اقلیمی،دکتر قبادیان‏

 22-بررسی اقلیمی ابنیه سنتی     دکتر وحید قبادیان           دانشگاه تهران

‏23- ‏راهنمای طراحی اقلیمی، کسمایی

24-عناصر ، جزوه های دکتر ثقفی و ساعد سمیعی ، دانشگاه تهران

‏25-نمونه سوالات سالهای گذشته رشته های معماری - مرمت- طراحی شهری) بخش تاریخ معماری و مبانی ‏نظری معماری  

زبان :

1-فرهنگ تصویری معماری

2- زبان تخصصی معماری رستگارپور ‏

 

برخی کتابهای مناسب برای شرکت در امتحان کارشناسی ارشد معماری منظر:

-تاریخ معماری و شهرسازی ایران،سازمان میراث فرهنگی

مجموعه مقالات ‏کنگره ارگ بم،1374، 4جلد(مقالات مربوط به محیط ،زیباشناسی،باغ)‏

‏2-سیر منظره پردازی در هنر اروپا،کنت کلارک،ترجمه بهنام خاوران،نشر ‏ترمه،1370‏

‏3-مجموعه مقالات  سمینار فضای سبز،سازمان پارکها و فضای سبز ‏شهردااری،1371‏

‏4-باغهای ایران و کوشکهای آن،دونالد ویلبر،ترجمه مهیندخت صبا،بنگاه ترجمه و ‏نشر کتاب

‏5-پژوهش و شناخت باغهای ایران و باغهای تاریخی شیراز،علیرضا آریان ‏پور،فرهنگسرا،1365‏

‏6-تداوم طراحی باغ ایرانی در تاج محل،حسین سلطانزاده،دفتر پژوهشهای ‏فرهنگی ،1378‏

‏7-مصاحبه با مرحوم پیرنیا در مورد باغ ایرانی ،مجله آبادی،سال چهارم،شماره ‏پانزدهم

‏8-فضای سبز شهری ،جلد نهم از کتاب سبز شهرداری ،مرکز مطالعات و برنامه ‏ریزی وزارت کشور1379‏

‏9-آشنایی با معماری اسلامی ایران،استاد پیرنیا،بخش باغ

‏10-کتابهای معرفی گونه های گیاهی انتشارات سازمان پارکها و فضای سبز ‏شهرداری

‏11-شهر همچون چشم انداز،ترجمه فرشاد نوریان1378‏

‏12-طراحی باغ و پارک جمشید حکمتی،1369‏

‏13-معماری و شهرسازی ایران،گردآوری یوسف کیانی ،مقاله باغ ایرانی

‏14-باغ ،لطیف ابوالقاسمی انتشارات سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری ‏تهران ،1376‏

‏15-طبس شهری که بود،یعقوب دانشدوست،انتشارات سروش

16- مجلات باغ نظر

17-باغ ایرانی، غزاله روحانی

18- جزوه های دکتر منصوری و دکتر متدین دانشگاه تهران و دکتر اعتضادی از دانشگاه شهید بهشتی

بحث عدالت فضايي در فرهنگ اسلامي

 

1- طرح جامع تهران

طرح جامع تهران به روال معمول طرحهاي جامع كه چند دهه است در غرب كنار گذاشته شده است و سالهاست از آن با اصطلاح  Old ashienedf Master Plan ياد ميشود تهيه شده است . انعطاف پذيري طرحهاي جامع در مقايسه با جريانات ،‌وقايع و حقايق زمان و عدم ايجاد سياستهاي اصولي و پرداختن به توليد نقشه هاي انبوه و رنگارنگ و قطعي (Plans  Fixed) و به حساب نياوردن مردم و مشاركت آنها موجب شد كه اين طرحها كنار گذاشته شود .

ما 22 سال پيش (1363) عينا اين موارد را كتبا به وزارت مسكن اعلام كرديم ( نامه پيوست ) . لذا در يك جمله طرح جامع تهيه شده مشكلات تهران را نه تنها تعديل نمي كند بلكه بر آن مي افزايد .

2- بحث جهاني

طرح مقوله " كلان شهر جهاني شدن تهران "‌ تخيل است و از واقعيات و حقايق و مسائل مكان به دور سوال اين است كه جهاني شدن چيست و معيارهاي كلان شهر جهاني شدن كدام است و چگونه فراهم مي شود ؟ كلان شهر جهاني شدن يك شهر در نظامي موضوعيت دارد كه آن نظام در مسير معيارهاي جهاني شدن قرار بگيرد . آيا نظام جمهوري اسلامي ايران چنين راهي را پيش گرفته است ؟

...

ادامه نوشته

فیلتر شدن تصاویر

متاسفانه سایت میزبان عکس های این وبلاگ فیلتر شده است .

اگر عکسها را نمی بینید از فیلتر شکن استفاده کنید .

عاواد - نادر اردلان

www.avadardalan.blogfa.com

avad.blogfa.com

سد سیوند آبگیری شد !

پاسارگاد در خطر!

اندیشه ی هایدگر در باب معماری - قسمت دوم

هیدگر، در "سرچشمه ی اثر هنری" هیچ تبیین واقعی ای ارائه نمی دهد و حتی تاکید می کند که « اینجا ، تنها ماهیت عالم قابل نشان دادن است ». اما او ، در هستی و زمان ، عالم را از دیدگاه موجود شناختی (ontically) به عنوان کلیت چیزها ، و از منظر بوده شناختی (ontologically) ، به مثابه هستی آنها توصیف می کند . به ویژه ، عالم به معنای جایی است که بشر در آن می زید . او در نوشته های بعدی خود ، علاوه بر این ، تفسیری از اینجا ، به مثابه "چارگانگی" (fourfold) زمین و آسمان ، میرایان و خدایان ، ارایه می دهد . مجددا ما احساس سردرگمی می کنیم ، چرا که عادت کرده ایم به عالم بر حسب ساختارهای فیزیکی ، اجتماعی و فرهنگی بیندیشیم . ظاهرا ، هایدگر قصد دارد این حقیقت را ، که عالم زندگی روزمره ی ما واقعا از "چیزهای " غیر انتزاعی شکل گرفته است و نه از انتزاعات علمی ، یادآوری کند . از این رو ، می گوید : « زمین سرچشمه ی نعمت ، رشد ، باروری ، سرشار از آب و سنگ ، منشا گیاه و حیوان است ... آسمان مسیر حرکت خورشید ، مسیر ماه و اهله ی آن ، جایگاه درخشش ستارگان ، فصل های سال ، فلق و شفق روز ، سیاهی و ظلمت شب ، اعتدال و نامساعدی هوا ، گردشگاه ابرها و ژرفای لاجوردی اثیر است ....

ادامه نوشته

وبلاگ عاواد - شجریان هدیه ای است از جانب گردانندگان وبلاگ عاواد به همه دوستداران استاد محمد رضا شجریان

هدیه عاواد به دوستداران استاد شجریان

AVADSHAJARIAN.blogfa.com

انسان و اثرات بصری شهر – گوردن کالن‏- قسمت اول

برای مردمی که به دور یکدیگر جمع می شوند تا در ساختن یک شهر همت گمارند ، فوائد بسیاری مترتب است . خانواده ای مجرد که در یک روستا زندگی می کنند به ندرت امکان رفتن به یک تئاتر، یا غذا خوردن در یک رستوران و یا ورق زدن کتابی در یک کتابخانه محلی برایش وجود دارد ، در حالیکه مشابه همان خانواده که در شهر زندگی می کند ، به دفعات می توانند از این وسایل آسایش استفاده کنند . پول کمی که یک خانواده می توانند بپردازند از جمع هزینه ای که خانوارها متحمل می شوند ، این رقم هزاران برابر شده و بنابراین ایجاد وسایل آسایش و مشترکی را در مقیاس شهر ممکن می سازد . یک شهر به مفهوم کامل ، چیزی بیشتر از جمع کسانی است که در آن زندگی می کنند . یک شهر قدرت آن را دارد تا وسایل آسایش مازاد بر نیاز جامعه خود را به وجود آورد و این از جمله دلایلی است که نشان می دهد چرا مردم بیشتر مایلند به جای تنها زندگی کردن به طور جمعی و یک جا نشینی زندگی نمایند .

اکنون برگردیم به بررسی اثرات بصری که یک شهر می تواند بر روی مردمی که در آن زندگی و یا از آن دیدن می کنند ، داشته باشد . من مایلم به موازات آنچه که قبلا به آن اشاره شد توصیه نمایم که چنین فرضیه درباره اجتماع ساختمانها نیز صادق می باشد . اگر مردم را به دور هم جمع نماییم برای تحقق و استفاده از اوقات فراغت خود تجهیزاتی را به وجود می آورند که افزون بر نیاز آنها خواهد بود ؛ اگر ساختمانها را به دور هم جمع کنیم ، در مجموع از یک لذت بصری که از تک تک ساختمانها حاصل نخواهد شد برخوردار خواهیم شد .

 

ادامه نوشته

راز و رمز هنردینی

  هنرمندان مدرن، ضد هنر ديني سنتي

 

avad
با گذشت حدود شش هزار سال از تاريخ تمدنهاي باستاني و اسلامي و حتي تمدن مسيحي غربي بشري هيچ نوع تمايزي بين هنرها از ديد ديني بودن يا مقدس و سنتي بودن آن مطرح نبود.
در جهان مدرن.........
ادامه نوشته

اندیشه ی هایدگر در باب معماری‎ –‎‏( کریستین نوربرگ شولتز)‏‎ ‎قسمت اول

هایدگر هیچ متنی در باب معماری از خود به جا نگذاشته است . با وجود این ، معماری نقش مهمی در فلسفه ی او دارد .مفهوم هستی – در – عالم (being- hn- the- world)  او به محیط ساخته ی دست بشر اشاره دارد ، و زمانی که او از "شاعرانه زیستن " (dwelling poetically) سخن می گوید ، صریحا به هنر ساختن باز می گردد . بنابراین ، تاویلی از اندیشه هایدگر درباره ی معماری شامل بخشی از تفسیر ما از فلسفه ی او می شود . چنین تاویلی در عین حال امکان دارد به ما در فهم بهتر مشکلات پیچیده ی محیطی عصرمان یاری بخشد .

او در مقاله ی خود با عنوان " سرچشمه ی اثر هنری " (The origin of the work of art ) مثال مهمی از معماری آورده است که ما می توانیم آن را نقطه ی اغاز پژوهش هایمان قرار دهیم . در عبارت مورد بحث می نویسد : « یک اثر معماری ، مثلا یک معبد یونانی ، چیزی را به تصویر نمی کشد . این بنا صرفا آنجا در میان صخره – دره ای پر شکن و شکاف ایستاده است . بنای معبد سایه ی خدا را در میان گرفته است ، در این پوشیدگی و خفا می گذارد تا سایه ی خدا از میان ستونهای تالار روباز در حریم مقدس محوطه ی اطراف منتشر شود . به واسطه ی معبد ، خدا در معبد حضور می یابد . حضور خدا ، فی نفسه ، گستره و محدوده ی ان محوطه ، به مثابه حریمی مقدس ، است . اما معبد و حریم آن در فضای بی کران اطراف پراکنده و محو نمی شوند . بنای معبد وحدت آن مدارها و نسبت هایی را فراهم می اورد که در آنها ولادت و مرگ ، مصیبت و نعمت ، نصرت و ذلت ، استقامت و انحطاط و صورت و مسیر سرنوشت آدمیان رقم می خورد . گستره ی قلمروی این روابط ، همانا عالم این قوم تاریخی است . برآمده از این عالم و در متن آن ، این قوم ، برای انجام دادن رسالت خود ، به خود باز می اید ....

ادامه نوشته

معنا در معماری – کریستیان نوربرگ شولتز –قسمت چهارم ( پایانی)

از زمانهای بسیار قدیم ، کیفیت های پدیداری فضا اشتراک چندانی با مفهوم فضای همگن و ریاضی وار نداشته است . ارسطو خاطر نشان کرده است که جهت ها به گونه ای متمایز تجربه می شوند . "بالا" چیزی کاملا متفاوت از "پایین" است و "پشت" مشابه "جلو" نیست . تمامی فعالیتهای انسانی رو به جلو دارند ، درحالی که مسافات طی شده در پشت قرار دارد. انسان برای آینده تلاش می کند یا به عقب بر می گردد. او به بالا و پایین نیز توجه میکند ، اما با حسی نه چندان ملموس . اریک کاستنر حرف جالبی می زند ، او می گوید :« حتی کسی که دیگر به بهشت و دوزخ اعتقاد ندارد به ندرت مفاهیم بالا و پایین را با هم اشتباه می گیرد » . ما هنوز درباره "ساختمانهای خیالی" یا در مورد شالوده بخشیدن به چیزها صحبت می کنیم . بنابراین ، محور عمودی به عنوان یک نماد و سطح افقی به عنوان امکان توسعه ، ویژگی های اساسی فضای بشری را توضیح می دهند . راهی میان "توقفگاههای"  زندگی. راهی که همواره از ناشناخته به سوی شناخته می رود . اما بشر همواره به جایی که بدان تعلق دارد باز می گردد؛ او به کاشانه( home) ، که نقطه ی عزیمت و بازگشت او را معین می سازد ، نیاز دارد . در اطراف این مرکز ، دنیای او ، به مثابه نظامی از راهها که معمولا در دوردست محو می شوند ، سامان یافته است . در گذشته ، تمامی انسانها معمولا کشور خودشان را مرکز عالم می دانستند . آنها ، اغلب، این نقطه را دقیقا معین می کردند ؛ در نزد یونانیان باستان ناف جهان در دلفی قرار داشت ، و رمی ها شهر رم را راس جهان می دانستند . در نزد دیگران ، یک کوه مقدس می توانست این نقش را داشته باشد ، یا یک توتم که نماد محور عالم بود . ما قبایلی را می شناسیم که همواره یکی از این توتم ها را همراه داشته اند ، مرکز عالم جایی بود که آنها اتفاقا در آن لحظه در آنجا حضور داشتند . ...

ادامه نوشته

معنا  در معماری – کریستیان نوربرگ شولتز –قسمت سوم

چنین موقعیت ویران گری ناشی از برخی بدفهمی های بنیادینی است که تاثیر قطعی بر عصر فرا-قرون وسطایی داشته است . این بد فهمی ها بر مفهوم آزادی متمرکز شده است . اگر آزادی معنایی دارد ، باید به معنای "آزادی در انتخاب بین کیفیت ها باشد" ، آزادی که در هر جامعه محدودیت های خودش را دارد . اما در عوض ، ما همواره آزادی را بیشتر به معنای "رهایی از فرم" قلمداد کرده ایم . انسان مدرن به تمامی فرمها به عنوان تحدید و مانع توجه دارد ؛ این فرمها ممکن است تعامل انسانی ، لباس پوشیدن ، زبان ، هنر یا مذهب باشد .

هنرمندان همواره قربانی بدفهمی های واحدی هستند . آنها ، امروزه ، به جای کمک به انسان در ساخت دنیایی مشترک و با معنا ، عموما هدفشان "خود – بیانگری" است . در هر حالی که صرفا زمانی اهمیت واقعی خود را می یابد که خود ( ذات ) را متعالی سازد .

آزادی هنری و رفتاری به یقین از نیاز به موازنه با منطق سخت علم و ابزار سالاری خشک فناوری سرچشمه می گیرد ، اما موقعیت به ندرت رضایت بخش است . گیدین از این امر با عنوان "شکاف میان اندیشه و احساس" یاد می کند . اندیشه ی مدرن جهان را در چهارچوبی شبه علمی منجمد ساخته است ، و احساسات ما به سوی فرمها و نمادهای مشترک بیشتر از این جهت داده نشده اند ؛ بلکه به شکل طغیانهای فردی و نامفهوم ظاهر می شوند ....

ادامه نوشته

معنا  در معماری – کریستیان نوربرگ شولتز –قسمت دوم

ما میدانیم که تجارب بی واسطه ی ما با برداشت علمی از جهان چندان هماهنگ نیست . ما اتم و مولکول را تجربه نمی کنیم بلکه کم و بیش " پدیده ها " را کشف می کنیم . محض نمونه ، زمانی که ما شخصی را ملاقات می کنیم ، فورا از اعراض معین او ، که واکنشهای مثبت یا منفی را در ما ایجاد می کنند ، آگاه می شویم . این اعراض طبیعت های بسیار گوناگونی دارند . ظاهر و عنوان تجربه ما را تحت تاثیر قرار می دهند . بدین سان ، این پدیده ی " آشنایی جدید " با یک سری از اجزای کیفی کنار هم قرار می گیرند ، اجزایی که به طور اختیاری در یک طریقه ظاهرا غیر منطقی با هم ترکیب شده اند . توصیف علمی از یک فرد به هیچ رو جانشین این تجربه کلی نیست . حتی اگر فردی را کاملا بشناسیم و این معرفت را به توصیف روانشناختی و فیزیکی ترجمه کنیم ، این توصیف جامع نیست ، زیرا هرکس این حقیقت بنیادین را ، که کیفیات گونه های مختلف خود به خود ، هنگام تجربه شدن ، ترکیب می شوند ، شامل نمی شود . بنابراین ، دریافت به طریقی اساسا متفاوت از تحلیل علمی عمل می کند . تجربه طبیعتی "ترکیبی" دارد و کلیت های پیچیده را ، در آنجا که اجزاء بدون رابطه ی منطقی با یکدیگر کاملا هماهنگ اند ، دربر می گیرد . اما این به آن معنا نیست که ما همواره جهانی یکسان را تجربه می کنیم ....

ادامه نوشته

پیام لویی کان‎ - ‎‏ نوشته کریستیان نوربرگ شولتز- قسمت دوم

کان می گوید : « بیان، منطقی برای زندگی است » . بیان توسط هنر صورت می گیرد . « یک اثر هنری خلق یک زندگی است . معمار انتخاب و برنامه ریزی می کند که در فضاها ، محیط و نهادهای روابط انسانی بیان کننده باشد » . پس ، هنر است که آرزوها وزیبا شدن نهادها را برآورده می کند . بنابر این هنر در هستی پذیری معینی ، به معنای دقیق کلمه ، جای نمی گیرد بلکه در نسبتی مناسب با نهادها قرار می گیرد یا آنگونه که کان می گوید : « هنر خلق زندگی است » . از آنجا که " ما ، برای بیان کردن ، زندگی مکنیم ، " هنر" تنها زبان بشر" می شود . گوهر هنر در آستانه ای که سکوت و نور به یکدیگر می رسند قرار دارد ؛ جایی که " آرزوی بودن به غایت می رسد " . آرزوی بودن برای بیان کردن به آرزوی بودن برای خلق کردن مبدل می شود . کان روند خلق را طراحی می نامد . طراحی با "چگونگی" بیش از "چیستی" مرتبط است . اما هنوز تقریبا « چگونگی انجام یک عمل بی اهمیت تر از چیستی آن است ».این امر به معنای ان نیست که کان به کیفیت هستی پذیری توجه ندارد بلکه صرفا قصد ارد تا بر این نکته تاکید ورزد که ، اگر پرسش غلط طرح شده باشد ، پاسخ معتبر نتیجه ای نخواهد داشت . ...

ادامه نوشته

پیام لویی کان‎ - ‎‏ نوشته کریستیان نوربرگ شولتز- قسمت اول‏

لویی کان پیش از این به تاریخ تعلق داشته است . تنها بازتابی از پیام او به ما رسیده  وعده ی آغازی جدید هنوز به انجام نرسیده است . مجددا اغتشاش سلطه می یابد ، و محیط زیست ما ، علی رغم " شیوه های طراحی" و "پیشرفت های فنی" ، به سرعت رو به تباهی می رود . اما ساختمانهای کان وجود دارند و به ما یادآوری می کنند که معماری حتی در زمان ما نیز هست . رواقهای "غیرضروری"  موزه هنری کیمبل این نکته را به ما می گویند . اگر به نوشته های لویی کان دقیق تر بنگریم ، طرح کلی یک " نظریه ی " معماری  شکار می شود . مطمئنا این طرح به جزئیات نپرداخته ، اما ساختار اصلی آن منسجم است . نظریه ی کان ، بذای همگانی شدن ، باید تاویل و بسط یابد . از آنجایی که ]نظریه ی او[  اساسی فلسفی دارد، نمی توان آتن را به معنای دقیق کلمه نظریه ی معماری خواند . در فلسفه ، نوشته های مارتین هایدگر، که آرا و نظریاتش در برخی جوانب شباهتهای چشمگیری با اندیشه های لویی کان دارد ، کمک موثری در این باره است .

ادامه نوشته

معماری و موسیقی- قسمت ششم

موسيقي‏سازان، آنگاه كه موتيف‏هاي سازنده نغمه‏هاي موردنظرشان را مي‏سازند و آن را در جمله‏هايي قرار مي‏دهند كه با رعايت اصول آرموني و رنگ آميزي در جاي خويش قطعه موسيقي‏شان دگرگوني‏هايي مي‏پذيرند و گاه تند و پرتوان و گاه آرام و به رنگي موثر و گاه همراه با سايه‏هاي محسوس خود تكرار مي‏شوند، ساخته‏ها و يافته‏هاي خود را روي صفحه‏اي، به طول زماني كه لازم دارند، بازنويسي مي‏كنند. اين صفحه از هر جنس كه باشد نمايانگر زمان است كه قطعه موسيقي در آن اجرا مي‏شود؛ زماني كه از دو بابت متضمن مكان است: اول، آنگاه كه به  اصول و مباني انديشه علمي مي‏نگريم و از ابن سينا و فارابي تا «آزيموف» و «اينشتاين»، همه‏جا، همزمان با هند و ايرانيان كهن، درمي‏يابيم كه زمان و مكان بي‏يكديگر فهم نمي‏شوند و آن جا كه درمي‏يابيم كه زمان ظرف مكان است و دوم، آن‏گاه كه مي‏توانيم دريابيم كه ساختن و پرداختن صوت‏هايي كه در تركيب با يكديگر موسيقي مي‏شوند، بي‏تسلط موسيقي‏ساز بر فاصله‏ها و بر نسبت آن‏ها، زمينه‏اي براي رسيدن به آرموني ندارند، و مي‏دانيم كه آرموني، به ساده‏ترين برداشت، تصويري را مي‏ماند كه رابطه ميان صوت‏هاي توليد شده را، دست كم در دو بُعد ارتفاع و كشش آن‏ها، نمايان مي‏كند....

ادامه نوشته

معنا  در معماری – کریستیان نوربرگ شولتز –قسمت اول

عملکرد گرایی در فاصله میان دو جنگ جهانی می خواست هرآنچه را میراثی از گذشته بود نادیده بگیرد . در نهایت ، معماران جسارت آن را یافتند که ساختمانها و شهرها را بر روی نور و هوا بگشایند ، هدفشان خلق فرمهای منطقی و عملی بود . پیروان این جنبش مدرن فعالیتشان را به طور مشخص ساختمان جدید نامیدند . از به کار بردن واژه " معماری " عامدا پرهیز می شد ، زیرا برای آنها یادآور زمانی بود که ساختمان سازی هنر تلقی می گردید . آنها می خواستند ، به جای خلق آثار هنری ، نیازها و عملکردهای فیزیکی انسان را جستجو کنند و بدین طریق زیبایی شناسی صوری گذشته با " ساختار واضح " و صداقت ] در کاربرد [ مصالح جابجا شد . گرچه ، در عمل ، این اهداف تا اندازه ای دنبال شدند ، اما ، در اصل ، دنیوی کردن معماری صورت گرفت : معماری دیگر بیان یا نماد نبود ، بلکه می بایست عملکرد باشد . این نگرش به وضوح در گفته ی هانس میر در 1928 بیان شده است : « هرچیزی در این جهان محصول فرمولی است ( عملکرد ضربدر اقتصاد ) ؛ هنر تماما ترکیب است و از این رو غیر عملکردی ؛ زندگی تماما عملکردی و بنابر این غیر هنرمندانه است » .

برای فهم بهتر آنچه در بالا بیان شد ، لازم است به نمودهای نگرش عملکرد گرایی نگاهی بیاندازیم . ما همگی مشخصه های معماری عملکرد گرایی آغازین یعنی : سادگی ، احجام مکعبی ، کاربرد زیاد شیشه ، سطوح سفید و فضاهای باز را می شناسیم  . لوکوربوزیه مفهوم پلان آزاد را ارائه داد و میس وندررو آزادی را در پاویون  بارسلونا به بالاترین درجه رساند . ...
ادامه نوشته

معماری و موسیقی (قسمت پنجم)

اول موسيقي و معماري و اندوخته‏هاي فرهنگي

چگونگي‏هاي برانگيختن و توان اثرگذاري شكل فرآورده‏هاي موسيقي و معماري تنها براساس تجربه قابل بازشناسي‏اند، هر فردي كه خود را در برابر يك بناي ناشناخته مي‏يابد و يا يك اثر موسيقي هنوز ناشنيده را مي‏شنود، به تناسب اندوخته‏هاي ..........

ادامه نوشته

وبلاگ (( عاواد – پیرنیا )) مروری است بر زندگی و آثار ارزشمند استاد معمار محمد کریم پیرنیا ‏

 

کشور ما چهارراه جهان است و از دیر باز آن را به نام « خونیرس » یا ناف زمین می خوانده اند .کاروانهایی که از این چهارراه گذشته اند ناگزیر با خود ره آوردهایی داشته اند . که بعضی از آنها ارمغانهای گرانبهایی بوده و برخی هم بیماریهای بومی سرزمین خود را دراین چهارراه رها کرده و رفته اند .

تب زرد ، تب سرخ ، گریپ ژاپنی  - آنفولانزا و التور دردهایی هستند که از سرزمینهای بیگانه به این کشور رانده و کم کم بومی شده اند . یکی از این ره آوردهای گزند آور برای شهرسازی و بافت شهرها و کهندژها و کهن بستهای ما که از روزگاران دور دارای آئین و رسم ویژه و هم آهنگ با روش زندگی ایرانی بوده "بیماری بلوار" بوده که بر تن درست بازارها ، تیم ها ، کاروانسراها و گرمابه ها و کوی و برزن های آراسته و سر پای ما تاخته و آنها را رنجور کرده و از پا انداخته است .

گمان نرود که انگیزه نگارنده دراین بحث کهنه پرستی و دشمنی با نوسازی و ابادانی است ...

 

 برای خواندن مجموعه کامل مقاله ها لطفا از وبلاگ (( عاواد - پیرنیا )) بازدید فرمائید

 

AVADPIRNIA.blogfa.com